به گزارش مشرق، آنچه در ادامه می خوانید، یادداشت سید عارف علوی از فعالان حوزه کتاب بر رمان «احضاریه» تازه ترین اثر علی موذنی است.
کیفرخواست:
مسعود روزنامهنگار که راوی نیمی از داستان است نسبت به زیارت رفتنهای مکرر دوستش رسول معترض است و اعتقادی به این طلبیده شدن ندارد. رسول به مسعود پیشنهاد میدهد به کربلا برود و داستان از اینجا شروع می شود. عارفه، خواهر مسعود، که مخالف رفتن او به کربلاست به دلیل خاصی موافق رفتن او می شود و ماجراهایی قبل از رفتن و در حین سفر برای عارفه و مسعود پیش می آید که بسیار خواندنی است.
نیم دیگر داستان تاریخ زندگی حضرت زینب یا سرمقالههای یک روزنامهنگار است و کاملاً این دو بخش از هم جداست.
متهم ردیف اول:
علی موذنی با مباشرت نشر اسم متهم هستند که کتابی 223 صفحهای را در تابستان سال 1397 با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کردهاند.
متهم ردیف دوم و... :
عموم علاقمندان به یک داستان ایرانی و یک تاریخ روان روایی در زمینة زندگی حضرت زینب.
اظهارات شاکی:
اولین نکتهای که میتوان به آن اشاره کرد شخصیتهای اصلی داستاناند که تا پایان داستان ناپخته میمانند و خواننده تصویر واضح و روشنی از هیچ کدام پیدا نمیکند. هیچ کدام از شخصیتها به خواننده نزدیک نمیشوند و برخی را اصلاً نمیشناسیم.
نکتة دوم عدم توصیف مناسب اماکن و محلهایی است که در داستان به آنها اشاره میکند و خواننده نمیتواند با شخصیتهایی که نمیشناسد در مکانهایی که نمیبیند حاضر باشد.
سومین نکته نامعلومی تعارض ذهنی مسعود و رسول و عارفه است. تلاش مسعود برای مخالفت با مفهوم طلبیده شدن مفهوم و قابل ادراک نیست. به عبارتی، نویسنده قبل از توصیف این مخالفت آن را رها کرده و به موضوع دیگری میپردازد.
نکتة بعدی نامشخص بودن احضار شدن و یا نشدن روای است. خواننده از خود میپرسد چرا این نام را برای کتاب انتخاب شده و نامشخص است چه کسی توسط چه کسی و به کجا احضار شده است. البته شاید بتوان حدس زد ولی داستان پاسخ مناسبی به این سئوال نمیدهد.
پنجمین نکته تلاش نویسنده است در اقناع خواننده. در اکثر مواردی که لازم است پاسخ روشنی به موضوعات بدهد اندک تلاشی میکند و به سرعت و با مطالب کوتاهی راضی میشود و گویا تصور شده که خواننده باید این موارد را بداند.
ششم اینکه در سه یا چهار بخشی که داستان مستقیماً وارد تاریخ زندگی حضرت زینب می شود ادبیات مشترکی وجود ندارد و به نظر میرسد به دو شکل متفاوت از هم نوشته شده یا اینکه نویسنده یا ناشر از نوع نوشتن بخش اول منصرف شدهاند.
هفتمین نکته؛ از آنجا که خواننده با شخصیتها ارتباط برقرار نمیکند و نمیتواند همذاتپنداری با شخصیت ها داشته باشد، به ناگاه با شخصیتی مثل حاج ناصر روبرو میشوید که نمیداند کیست و چه و از کجا سخن میگوید یا مثلاً از زبان عارفه میشنود برای مسعود مادری کرده است و هیچ نکته و یا مطلبی در این زمینه نمیخوانیم یا پدر و مادر عارفه و مسعود به ناگاه میمیرند و هیچ مطلبی از آنها بیان نمیشود.
نکتة دیگر در ورود یکباره داستان به موضوع اصلی است و شما به ناگاه با داستان اصلی روبرو میشوید و تا آخر داستان بدون غافلگیری باقی میمانید.
نهم جابه جایی جالب و جذاب و مبتکرانه عارفه و مسعود است در سفر کربلا و اینکه نویسنده در خاطرات کودکی این دو به این بازی اشاره کرده است و اکنون و در این سفر معنوی این جابه جایی جدیتر از همیشه رخ میدهد و دست از سر مسعود بر نمیدارد. البته اینجا را نیز نویسنده میتوانست بسیار بهتر و بیشتر از این مورد توجه قرار دهد.
رای صادره:
این دادگاه ضمن احترام به نشر اسم به سبب وفادار بودن به ارزشها و تلاش برای گسترش معارف اسلامی از نویسنده محترم جناب علی موذنی تقدیر بهعمل میآورد و او را به نوشتن کتابهای بیشتری در این زمینه محکوم میکند.
توصیه دادگاه به همة اهل کتاب و همة مسلمانان احضاریه است.
شما با خرید این کتاب در واقع دو کتاب میخوانید در حالی که پول یک کتاب دادهاید.